مردی که مدام با چترش بر سرم می‌کوبید
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
  • تعداد بازدید: ۱۸۷

مردی که مدام با چترش بر سرم می‌کوبید

#معرفی_کتاب #کتاب_خوب_بخوانیم #مردی_که_مدام_با_چترش_بر_سرم_می کوبید #نویسنده_فرناندو_سورنتینو #ترجمه_شکیبا_غیاثی

من این کتاب را از سایت طاقچه خواندم که کتاب ١١ صفحه است. داستان از آن جا شروع می شود که مردی در پارک روی صندلی نشسته و یک مرد با چترش به سرش می کوبد و این کار را ادامه می دهد. ابتدا با او دعوا می کند و ضربات محکمی به او می کوبد، اما باز مرد بلند می شود و همچنان با چترش به او ضربه می زند. البته ضرباتش محکم نیست ولی آزار دهنده است. مرد با خودش فکر می کند، چگونه از شرش خلاص شود؟ به خانه می آید اما تا می خواهد در را محکم ببندد، مرد جلوی در را می گیرد و وارد خانه می شود و سپس همچنان با چترش به سر او می کوبد. خلاصه آخر داستان، دیگر مرد به ضربات او عادت کرده است و با خودش فکر می کند اگر یک روز با چترش به سرش نکوبد، چکار کند!

#برداشت_لیلا_طاهری_نژاد @Deaf_lyla https://splus.ir/ketabkhani_ktab

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

برچسب ها:
می پسندم (۰) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

معرفی کتاب/شفاگر جنون
معرفی کتاب/شفاگر جنون
#معرفی_کتاب  #شفاگر_جنون  #نویسنده_الیف_شافاک #مترجم_رضا_اسکندری_آذر   در این داستان مردی که ازدواج کرده و خوشحال‌تر است اما گاهی دلش برای آن...

دلنوشته راز
دلنوشته راز
#دلنوشته  در زندگی، گاه به نظر می‌رسد سختی‌ها همچون صخره‌ای محکم سر راه ما قرار می‌گیرند،...

دیوان اشعار فروغ فرخزاد
دیوان اشعار فروغ فرخزاد
‍#معرفی_کتاب_شعر #کتاب_خوب_بخوانیم  #دیوان_اشعار_فروغ_فرخزاد  این کتاب شامل یک مقدمه است که زندگینامه فروغ فرخزاد را در آن...

باوری عمیق
باوری عمیق
#دلنوشته    در دل شب‌های تاریک و روزهای سخت، وقتی که مشکلات زندگی گاهی به سنگینی بر...

ارسال نظر برای «مردی که مدام با چترش بر سرم می‌کوبید »

برو بالا