هرچه داریم امانت‌های خدا هستند
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۰/۰۹/۳۰
  • تعداد بازدید: ۱,۳۳۲

هرچه داریم امانت‌های خدا هستند

چوپانی که بسیار مؤمن بود، در روستای دوری زندگی می کرد. روزی تنها پسر نوجوانِ خویش را بر اثر بیماری از دست داد، اما صبوری کرد. مدتی بعد همسرش بیمار شد و از دنیا رفت ولی چوپان باز هم ناشکری نکرد و از عبادتِ خدا سست و ناامید نشد.

مردم از او درباره این همه صبرش سؤال کردند. او گفت: من صبر و تسلیم را از گوسفندانم آموختم. گوسفندانِ مرا گرگ هم می خورد و من هم می خورم. اما گوسفندانم از دیدنِ گرگ، فراری می شوند ولی از دیدنِ من فرار نمی کنند چون می دانند من برای بزرگ شدن و زندگی آن ها زحمت کشیده ام. با آن ها برای سیر شدنِ شکمشان آواره کوه و بیابان شده ام برای اینکه آنان در امان باشند. شب ها با آن ها بیدار مانده ام و سرما و گرما کشیده ام ولی گرگ هیچ زحمتی برای آن ها نکشیده است.

وقتی پسرم و همسرم را خدا داده بود و او بیشتر از من، آن ها را دوست داشت و برایشان زحمت کشیده بود، پس بعد از گرفتن آن ها من هرگز از خدایِ خود روی برنگردانم و طلب کارش نشوم.

مهم گرفتنِ فرزند و همسرم، از دستِ من نیست، مهم آن است که چه کسی آن ها را از من گرفته باشد.

@Masaf

agent نویسنده: محسن یوسفی

می پسندم (۵) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

از رحمانیت خدا سوءاستفاده نکنیم
از رحمانیت خدا سوءاستفاده نکنیم
مرد رباخوار و عیاشی بود که هرگاه گناه می‌کرد، به او می‌گفتند: گناه نکن! در جواب...

مادری که در جوانی، پیر شد
مادری که در جوانی، پیر شد
دکتری به خواستگاری دختری رفت، ولی دختر او را رد کرد و گفت: به شرطی...

شکر رحمت کن که رحمت در پی است
شکر رحمت کن که رحمت در پی است
شخصی تعریف می‌کرد که یکی از دوستانم مدتی سردرد عجیبی داشت و مشکوک به بیماری...

عمری را که همچون دقایق می‌گذرد غنیمت شمار
عمری را که همچون دقایق می‌گذرد غنیمت شمار
پدر پیری در حال احتضار و در بستر بیماری فرزندش را نصیحتی کرد. پدر گفت: پسرم!...

ارسال نظر برای «هرچه داریم امانت‌های خدا هستند»

برو بالا